ایرج
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /اِیر/اَج/
اسم خاص
[ویرایش]ایرج
- عنوان نخستین شاه آرمانی ایرانیان و شاهزاده ناکام که در جوانی توسط برادرش تور کشته شد و بدین سبب تاج و تخت ایران پس از فریدون وارث قانونی نداشت.
- چنان چون سر ایرج شهریار/ به تابوت زر اندر افگند خوار «فردوسی»
- ایرج همان « اِ ر ِ ز یا ارتـا » بود که همان سیمرغ باشد. سیمرغ، ارتای خوشه است که همه جانها و انسانها، دانههای آن خوشهاند. خوشه، نماد پیوستگی در مهر است. ملت، در پیوسته شدن به هم در همپرسی، سیمرغ یا ایرج میشود.
- ایرج ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش ایر - اَج قابل تجزیه باشد و اصطلاح نخست را ایل هم میتوان نامید با اینکه ایرج با اصطلاح ایران ریشه و مفهوم مشترک دارد ولی در کل باید ایرج را قربانی شدهٔ ایل قلمداد کرد.
- ایرج نام مردانه ایرانی است.
مترادفها
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ شمس/ شاهنامه: ISBN 964-5566-35-5
- پروفسور منوچهر جمالی