ایمه
ظاهر
(اِ مَ)
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]قید
[ویرایش]- اکنون، این دم.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
از پرسندهها (ادات استفهام)
- همراه با تعجب، نفرت، انکار و تمسخر
- نمونه: «گفتی: «شب وصل، زنده دارم با تو» / ایمه! برهان همین که کشتی ما را» (لغیره)
آوایش
[ویرایش]- هجاوندی :اِیمه
- Unipers: /eyme, eyma/
مترادفها
[ویرایش]
|
متضادها
[ویرایش]- زهی
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها
انگلیسی: [[ ]] |
منابع
[ویرایش]- شروانی، جمال خلیل. w:نزهتالمجالس. تصحیح و تحقیق w:محمدامین ریاحی. تهران، انتشارات علمی، چاپ دوم ۱۳۷۵. صفحه ۳۵.