باج

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

اسم[ویرایش]

  1. کلیة دعاهای مختصر که زرتشیتان آهسته به زبان می‌رانند. واج و واژ و باژ نیز گویند.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

اسم[ویرایش]

  1. آنچه که در قدیم پادشاهان بزرگ از فرمانروایان زیردست می‌گرفتند.
  2. خراج، مالیات، عوارض.
  3. گمرک.
  4. جزیه. ؛ ~به شغال ندادن به زور و قلدری تسلیم نشدن.
  5. اتاوه ، ساو

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
tribute