باجه
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه باجه
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /باجهِ/
اسم
[ویرایش]باجه
- بخش کوچکی از یک اداره، یا اتاقکی که به کاری اختصاص یافته، یا در آن خدمات ویژهای را انجام میدهند، گیشه.
- جایگاه مخصوص فروش بلیط، و یا دادن پول در بانک و پاکتهای سفارشی در پست خانه و غیره.
- دریچه، روزنه بزرگ.
اسم
[ویرایش]- (باجِه): منسوب به باج؛ وسیله باجخواهی کسی یا کسانی شدن، خواهر.
- (باجهَ): سوراخ، بویژه سوراخ ایجاد شده طبیعی یا ساختگی روی دیوار.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن