بارهنگ
فارسی[ویرایش]
(هَ)
اسم مرکب[ویرایش]
- بارتنگ: گیاهی با ساقههای نازک وبرگهای بیضی شکل، بلندیش تا نیم سانتی متر میرسد، دانههای ریز و لعاب دار دارد که خاصیت نرم کننده و ملین دارد.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
پهلوی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
آوایش[ویرایش]
- (بٰ-هَ)
- هجاوندی :بار-هنگ
قید[ویرایش]
بارهنگ
- بار در زبان فوق به معنی خوب، راحت و دنج است بدین سبب بارهنگ به معنی هنگ راحت هنگی که افراد آن از نظر دیگران ویژگی خاص داشتند که آن ویژگی معلوم نیست.
- بارهنگی لَرَ خبر چاددِر تِز گَلسه لع
- به بارهنگیها خبر برسان زود بیایند.
- بارهنگی لَرَ خبر چاددِر تِز گَلسه لع
برگردانها[ویرایش]
- انگلیسی
- plantain