پرش به محتوا

باشلق

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]

آوایش

[ویرایش]
  • باش/لُق/

اسم

[ویرایش]

باشلق

  1. روسری یا چارقد زنانه.
  2. (مجاز):به معنی مهریه؛ مقدار وجهی که توسط خانواده داماد به خانواده عروس پرداخت می‌شود تا آنها به مناسبت عروسی در مضیقه نمانند.

مترادف‌ها

[ویرایش]

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
*ترجمه‌ها

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین