بعید
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه شناسی
[ویرایش]- نیاهندوایرانی
آوایش
[ویرایش]- [بَ/عید]
صفت
[ویرایش]بعید
- (مجاز): دارای احتمال کم؛ دور از انتظار.
- بعید ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش بَ - عَیدِ قابل تجزیه باشد و حرف یا اصطلاح بَ، برای بیان تعجب و مانند آن بهکار میرود و عَیدِ موارد نجسی و آلودگی اشیاء است که نباید کودک به آن دست بزند. برحذر نمودن کودک از تماس با اشیاء آلوده.
- دارای فاصله زیاد.
- دور. بیگانه.
متضادها
[ویرایش]––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین.
- فرهنگ بزرگ سخن:ISBN 964-6061-91-6