به‌آسمان‌رفتن

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه‌ لغت[ویرایش]

  • فارسی

آوایش[ویرایش]

  • /به/آسمان/رفتن/

کنایه[ویرایش]

به‌آسمان‌رفتن

  1. (گفتگو): به آسمان رفتن و به زمین آمدن کنایه از: خواهش، التماس، اصرار، یا کوششِ زیاد کردن.
    به آسمان بروی، و به زمین بیایی، من از اینجا تکان نمی‌خورم.

کهن کنایه[ویرایش]

  1. به آسمان رفتن و به زمین آمدن کسی، در دنیای باستان ایرانیان کنایه از: بی‌حیثیت شدن او بود. مانند کیکاووس که اولین کسی بود به آسمان رفت سپس در کنار برکه‌ای در مازندران به زمین افتاد. عروج.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ بزرگ سخن