پرش به محتوا

بیکند

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

آوایش

[ویرایش]
  • [بی/کند]

اسم خاص

[ویرایش]

بیکند

  1. ~ به معنای فارسی آن یک‌شهر، یک‌روستا ولی چرایی این عنوان در شاهنامه مشهود نیست.
  2. ~ را شاهنامه گاهی پیکند، و گاهی کندز نیز می‌نامند. این شهر با اینکه تورانی است ولی آتشکده و کتاب زندواُست در آنجا مرسوم بود.
  3. ~ احتمالا پایتخت توران بوده چون خاندان سلطنتی افراسیاب در آنجا ساکن بودند.
    سپهدار ترکان به بیکند بود ..... بسی گرد او خویش و پیوند بود

منابع

[ویرایش]