پرش به محتوا

تاققادان

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • بهاری

آوایش

[ویرایش]
  • /تاق/قادان/

اسم مرکب

[ویرایش]

تاققادان

  1. مترادف قوطی حلبی مانند قوطی کنسرو، قوطی کمپوت، قوطی رنگ.در زبان فارسی.
    در واقع تاک‌ - قادان بوده یعنی تنها فشار آوردن بر چیزی مانند قوطی کنسرو قوطی کمپوت فقط به تنهایی قابل گشودن بود.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ شمس