پرش به محتوا

ترب

از ویکی‌واژه

(تِ)

فارسی

[ویرایش]

تُرُبْ :(torob) در گویش گنابادی تربچه را گویند.

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

صفت

[ویرایش]
  1. همزاد، همال، همسال.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(تَ)

اسم

[ویرایش]
  1. مکر، حیله، زرق، تزویر.
  2. گزاف، گزافه.
  3. زبان آوری، چرب زبانی.
  4. حرکت از روی ناز یا قهر.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(تُ رُ)

اسم

[ویرایش]
  1. گیاهی است یک ساله با برگ‌های درشت و ریشة چغندر مانند به رنگ‌های سفید و سیاه که دارای طعم تند و تیزی می‌باشد.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
horse radish