پرش به محتوا

تف

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

(تُ)

تَفْ :(taf) در گویش گنابادی یعنی دروغ ، دروغگویی ، چرت و پرت

اسم

[ویرایش]
  1. آب دهان.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

(تَ)

اسم

[ویرایش]
  1. حرارت، گرمی.
  2. روشنی، پرتو، نور.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
sputum