جغ

از ویکی‌واژه

(جُ)

اسم[ویرایش]

  1. یوغ، چوبی که بر گردن گاو قلبه کش و زراعت کننده ن

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

  1. چوبی که دوغ را بدان زنند تا مسکه برآید.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

جِغْ :(jegh) در گویش گنابادی یعنی صدا ، صدا کردن ، فریاد ، گریه ، یادآوری کردن ، دنبال کسی رفتن برای رفتن با هم به جایی یا دنبال کاری

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
fjord