پرش به محتوا

خاکی

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

(ص نسب.)

  1. منسوب به خاک، زمینی. مق آبی.
  2. ساکن کرة زمین، آدمی.

جمع

[ویرایش]
  1. خاکیان.

(کن.)

  1. درویش.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

صفت

[ویرایش]

رنگ خاکی. به رنگ خاک. وابسته به خاک. رنگ یونیفرم‌های نظامی

برگردان‌ها

[ویرایش]
  1. ----

اردو

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  1. فارسی خاکی

صفت

[ویرایش]

رنگ خاکی. به رنگ خاک. وابسته به خاک. رنگ یونیفرم‌های نظامی

انگلیسی
worldly