خود
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]آوایش
[ویرایش]- /خُود/
ضمیر
[ویرایش]خود
- (ادبی): در دستور زبان، ضمیر مشترک میان متکلم، مخاطب، و غایب.
- ضمیر مشترک که در میان متکلم، مخاطب و غایب مشترک است و همیشه مفرد آید.
- خویش، خویشتن، شخص، ذات، وجود.
- کلاه فلزی که سربازان به هنگام جنگ یا تشریفات نظامی بر سر گذارند. کلاه جنگی
––––
برگردانها
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین