دخمه
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
- فارسی
آوایش[ویرایش]
- /دَخ/مِه/
اسم[ویرایش]
دخمه
- (قدیمی): سردابهای که جسد مردگان را در آن قرار میدادند. قبر.
- بر آیین شاهان یکی دخمه کرد/ چه از رزّ سرخ و چه از لاژورد «فردوسی»
- دِخْمَ: در گویش گنابادی، زبان گبری، معادل برزخ در ادیان ابراهیمی است، محل توقف برای عبور از دنیای فانی به دنیای باقی، جای تاریک و ترسناک.
برگردانها[ویرایش]
|
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین/ شاهنامه