دخمه

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

  • فارسی

آوایش[ویرایش]

  • /دَخ/مِه/

اسم[ویرایش]

دخمه

  1. (قدیمی): سردابه‌ای که‌ جسد مردگان را در آن قرار می‌دادند. قبر.
    بر آیین شاهان یکی دخمه کرد/ چه از رزّ سرخ و چه از لاژورد «فردوسی»
  2. دِخْمَ: در گویش گنابادی، زبان گبری، معادل برزخ در ادیان ابراهیمی است، محل توقف برای عبور از دنیای فانی به دنیای باقی، جای تاریک و ترسناک.

برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین/ شاهنامه