پرش به محتوا

دیدمان

از ویکی‌واژه

نام زبان

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • [دیدِمان]

اسم

[ویرایش]

دیدمان

  1. نظریه، نگره، تئوری، پارادایم.

زبان دیگر

[ویرایش]
  • بهاری

آوایش

[ویرایش]
  • [دیدِم/آن]

صفت

[ویرایش]
  1. گوینده، گوشزد کننده، بخاطر آورنده.
    دیدمان ممکن است به دو بخش دیدِم - آن قابل تجزیه باشد و استنتاج کلی یعنی بسیار گوینده یا بسیار تکرار کننده است.