ذرب

از ویکی‌واژه


ذَرَب: بددهن، بدزبان، بد گفتار، بد سخن، بی‌شرم و گستاخ. تیز زبانی، تندی کردن.

در عربی به گونه‌ای آفت قارچی ذرب گفته می‌شود: به فارسی لوفودرمیوم (لُفُدرمیوم) گفته میشود.

ریشه: عربی

منبع: لغتنامه دهخدا، المعاني



ذَرّبی (بفتح ضاد و تشدید را) Zarrbi

نفرینی، آگفت و بلا، سبب رنجش و آزاردگی

عامیانه Slang . کمیاب Rare

ناسزای ملایم

مثال:

«سرعت اینترنت پایین است، ذَرّب!»

« اینترنت قطع است، ذَرّب!»

«اینترنت ذَرّبی است.»

واژگان انگلیسی نزدیک به معنا:

imprecatory, damn, doomed, damnable