راست
فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- پهلوی
آوایش[ویرایش]
- /راست/
صفت[ویرایش]
راست
- مستقیم، بدون انحراف؛ مقابل چپ.
- سالم، بیعیب.
- اصطلاحی است سیاسی که به افراد محافظه کار مخالف با هرگونه دگرگونی و تحولات انقلابی اطلاق میشود این اصطلاح ب رگرفته از انقلاب فرانسهاست که در مجمع ملی آن محافظه کارها در سمت راست مجلس مینشستند.
- پنجگاه؛ یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی است و آن از لحاظ مقام با ماهور اختلافی ندارد. معمولاً راست پنجگاه را در تار در مایه «وفا» و در ویولن در مایه «سل» یا «لا» مینوازند.
قید[ویرایش]
- درست، صحیح، صواب، دقیقاً.
مترادفها[ویرایش]
––––
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین