راژمان
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- اوستایی
آوایش
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- مجموعه یا ترکیبی از چیزها یا اجزایی که کل، مرکب یا واحدی را تشکیل میدهند.
- مجموعه منظم و فهم پذیری از باشاها (فاکتها).
- اصلها، آموزهها، و غیره در حیطه خاصی از شناخت یا اندیشه.
- (اخترشناسی): گروهی جسم آسمانی که به هم مربوطند و با هم بنا بر قواتبن طبیعی عمل میکنند.
- «راژمان» از راژ، از اوستایی -raz، فارسی باستان-rad
- «آراستن، نظم دادن» + پسوند اسمساز -مان که در واژههای
- سازمان، ساختمان، زایمان، چایمان و دیگرها به کار رفته.
- این واژهای اوستایی و فارسی باستان همریشهاند با سانسکریت -raj «فرمان راندن، اداره کردن، هدایت کردن»،
- یونانی oregein «گستردن»، لاتین rego «راه بردن»، هندواروپایی نخستین -reg* «راست رفتن، راست کردن». در فارسی نوین شمار بسیاری واژه از -raz و -rad میآیند: راست، آراستن، راشت (افراشتن)
- رج، رژ، رژه، رده، راده، ردیف؟، (در قُمی)
- رچ rec «ردیف، رده، » (در لری)
- رزگ rezg «ردیف، صف»، ریس، ریسه، رسته، رای (در آرایش، رایانه، رایانگر)
مترادفها
[ویرایش]––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- حیدری ملایری، م. نگاهی نو به گاهشمار ایرانی