رخش

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

آوایش[ویرایش]

  • (رَ خْ)

اسم[ویرایش]

رخش

  1. ~ نام اسب رستم دستان در شاهنامه که توان و نیروی بسیار داشت و هیچ اسبی با او قابل مقایسه نبود.
    ~ خداوند این را ندانیم کس ..... همی رخش رستمش خوانیم و بس
  2. رنگ سرخ و سفید درهم آمیخته.
  3. روشنایی، پرتو.
  4. صاعقه، بر

واژه‌های مشتق‌شده[ویرایش]

  • آذرخش

فرانسوی از فنلاندی[ویرایش]

  1. اَوس.
جستجو در ویکی‌پدیا ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ رخش دارد

منابع[ویرایش]