رشته
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
فارسی[ویرایش]
(رِ تِ)
صفت مفعولی[ویرایش]
- تافته تابیده شده.
اسم[ویرایش]
- ریسمان.
- تار، نخ.
- فرقه، سلسله. ؛ ~ها را پنبه کردن کنایه از: نتیجه و حاصل کاری را از میان بردن.
- هر چیز ریسیده و تابیده و طنابمانند یا نوارمانند نیز میتواند رشته باشد.
- امور یا اشیای بههمپیوسته یا پیاپی.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
- انوری، حسن: فرهنگ روز سخن، تهران: سخن، ۱۳۸۳. ص۶۰۰.