پرش به محتوا

زبان‌شناس

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • فارسی
جستجو در ویکی‌پدیا ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ زبان‌شناس دارد

آوایش

[ویرایش]
  • [زبان/شناس]

صفت

[ویرایش]

زبان‌شناس

  1. حوزه: زبان‏شناسی
    کسی که تخصص او شناختن اصطلاحات یک زبان است.

منابع

[ویرایش]

«زبان‌شناس» هم‌ارزِ «linguist»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی حدادعادل، دفتر دوازدهم، فرهنگ واژه‌های مصوب فرهنگستان، تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شابک ‎۸-۶۶-۶۱۴۳-۶۰۰-۹۷۸ 

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه