پرش به محتوا

ست

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /ست/

اسم

[ویرایش]

ست

  1. شش، عدد شش.

ریشه شناسی۲

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]

سَتّ

  1. سخن زشت، عیب.

زبان دیگر

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فرانسوی

اسم

[ویرایش]

سِت

  1. مجموعه، سری، دست. ؛ ~
    سِت کردن: مجموعه‌ای را به صورت هماهنگ به کار بردن.
  2. در ورزش‌هایی مانند تنیس و بدمینتون یک دور بازی.

زبان دیگر

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • نیاهندوایرانی

اسم

[ویرایش]

سَت

  1. سد، مانع، سازه‌ای که برای مسدود کردن آب رود و امثال آن می‌سازند مانند برکه.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه انگلیسی

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین