پرش به محتوا

سخت

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /سَخت/

صفت

[ویرایش]

سخت

  1. دارای شدت، شدید، مشکل، پیچیده، دشوار، محکم، استوار، درشت، خسیس، سنگدل.
    سخت ممکن از اصطلاح کهن‌تر سَخ انشقاق یافته باشد و یکی دیگر از واژه‌های مشتق شده صخره است که به معنی راه یا گذرگاه سخت و دشوار است.

قید

[ویرایش]
  1. فراوان؛ به طور جدی؛ علاج‌ناپذیر، صعب‌العلاج.
  2. غیرمؤدبانه، توهین‌آمیز.

مترادف‌ها

[ویرایش]

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن
  • فرهنگ لغت معین