پرش به محتوا

سلم

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /سِلم/

اسم

[ویرایش]

سِلم

  1. (قدیمی): صلح، آشتی.
    با یکدیگر به صلح و سِلم رفق و مدارا کنند. «زرین‌کوب«

اسم مصدر

[ویرایش]

سَلَم

  1. (فقه): پیش فروش کردن غله و مانند آن، که از نظر فقهی با شرایطی صحیح است.
  2. گردن نهادن، تحت اختیار درآمدن. پرداختن بهای جنس بیش از تحویل گرفتن آن.

اسم مرکب

[ویرایش]

سُلَّم

  1. (قدیمی): نردبان، پلکان. بصورت جمع سلالم، سلالیم.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین/فرهنگ بزرگ سخن