پرش به محتوا

سنار

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

(سَ)


سِنّاْر :(sennar) در گویش گنابادی یعنی پول بی ارزش ، یک قرِاْن

اسم

[ویرایش]
  1. جایی در دریا که عمق آن اندک بوده و کشتی در آن جا به گل نشیند.
  2. مجازاً عاشق و گرفتار.
  3. در گویش کوردی به معنای مرد بزرگ و دانا گفته می شود.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین