سوز
ظاهر
لری
[ویرایش]سُوْز :(sowz) سبز
فارسی
[ویرایش]سُوْز :(sows) در گویش گنابادی یعنی سبز شدن ، رشد کردن ، سوختن ، از دست دادن فرصت ها
سوزَ :(swza) در گویش گنابادی یعنی آمپول ، سوزن
اسم
[ویرایش]- سوزش.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- flameproof