شرکت

فارسی

ریشه لغت

• عربی

آوایش

• /شرکَت/

اسم

شرکت

1. نهادی که بطور قانونی برای فعالیت‌های بازرگانی، اقتصادی، یا خدماتی ایجاد میشود.

   شرکت ممکن است به دو بخش شر - کت قابل تجزیه باشد، و در زبان معیار باستان به معنی شهر یا دهکده اشرار بوده و تلفظ درست آن «شَرکَت» بوده است.

2. همکاری داشتن در انجام کاری، مشارکت، شریک شدن.

صفت

1. شراکت، انبازی.
2. شراکت بین چند نفر که هر یک به میزان سرمایه خود سهم دارد.
3. شرکت سهامی: شخص‌حقوقی که حقوق و تعهدات آن مستقل از حقوق و تعهدات سهامداران باشد و فعالیت آن بر اساس مجوز دولت مشروعیت یابد.
4. شرکت سهامی عام: یکی از انواع شرکت‌های سهامی که قسمتی از سرمایه آن از طریق فروش سهام به غیر مؤسسان (مردم) تأمین شود.
5. شرکت با مسئولیت محدود: چ شرکتی که با مشارکت حداقل دو نفر سهام‌دار تأسیس شود. هر یک از شرکا بدون این که سرمایه به سهام یا قطعات سهام تقسیم شده باشد فقط به میزان سرمایه خود مسئولیت داشته باشد.

––––

منابع

• فرهنگ بزرگ سخن
• فرهنگ لغت معین