پرش به محتوا

شغل ذمه

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • بهاری

آوایش

[ویرایش]
  • /شُغلهَ/زَمْمهَ/

قید

[ویرایش]

شغله‌زمه

  1. اشتغال به‌کاری بودن که موجب شک و گمان در عدم کسب روزی حلال باشد، کم‌کاری، فروش اجناس غیر مرغوب بجای مرغوب، حلال و حرام را قاطی کردن . مدیون.
    مخاطب این اصطلاح درگذشته اغلب دلال‌ها بودند که با سوگند و قسم، در خرید و فروش یا جوش‌دادن معامله سر مردم کلاه می‌گذاشتند‌.