صفر
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /صِفر/
اسم
[ویرایش]صفر
- (ریاضی): عددی که با هر عدد دیگر جمع شود، حاصل همان میشود (°) یا (.).
- در اصطلاح ریاضی علامتی به شکل (۰) که به خودی خود عدد نیست ولی اگر در طرف راست عددی قرار گیرد آن عدد را ده برابر میکند.
- خالی، تهی، پوچ.
- واژه زفر معادل ابجد 287 تعداد حروف 3 تلفظ zafar ترکیب (اسم) [پهلوی: zafar] [قدیمی] مختصات (زَ فَ) [ په . ] (اِ.) منبع لغتنامه دهخدا
زبان دیگر
[ویرایش]- عربی
اسم
[ویرایش]صَفَر
- (گاهشماری): ماه دوم از سال قمری، پس از محرم و پیش از ربیعالاول. گرسنگی.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین
- لغتنامه دهخدا