عدل
(عَ)
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
مصدر لازم[ویرایش]
- دادگری کردن، داد دادن.
- رفتار کردن به گونه ای که خالی از غرضورزی بوده و همچنین خردمندانه و مطابق با اصول اخلاقی باشد.
(اِم
صفت[ویرایش]
- دادگ
ریشه[ویرایش]
- مثل و مانند چیزی در وزن و بها.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(عَ)
اسم[ویرایش]
- داد.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(عِ)
ریشهشناسی[ویرایش]
- یک لنگه از دو لنگة بار.
قید[ویرایش]
- درست، دقیقاً، ر
استعاره[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
برگردانها[ویرایش]
|
- ایتالیایی
اسم[ویرایش]
- انگلیسی
- bale