عناب
(عَ نّ)
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
- عُنّاب
اسم[ویرایش]
- تبرخون؛ درختی است با برگهای کوچک و بیکرک و شفاف با گلهای کوچک و زردرنگ و شامل دُمگُل بسیار کوتاه
استعاره[ویرایش]
- میوهاش شفت و مایل به قرمز، شفاف و کروی است که به بزرگی یک زیتون میرسد و طعمی بسیار مطبوع دارد.
استعاره[ویرایش]
- عناب بهعنوان ملیّن و نیز تسکیندهندهٔ سرفه به کار میرود. چوب آن سرخرنگ و سخت است.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ فارسی معین
برگردانها[ویرایش]
- انگلیسی
- rhamnus