قدوق
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- بهاری
آوایش
[ویرایش]- /قُ/دِوق/
اسم
[ویرایش]قدوق
استعاره
[ویرایش]- بچه انسان بازیگوش، بچه رودار، عزازیل.
- قاشدِ بیدَفع قدوقین بیره قدوق.
- گمشو یهدفعه کرهخر کرهخرا.
- قاشدِ بیدَفع قدوقین بیره قدوق.
ریشه شناسی ۲
[ویرایش]- نتیجه آنچه قبلا گذاشته شده بود، حاصل آنچه که قبلا کِشت شده بود.
- محصول نزدیکی و مقاربت.
مترادفها
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ شمس