پرش به محتوا

قشنگ

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /قشنگ/

صفت

[ویرایش]

قشنگ

  1. زیبا، خوشگل، ظریف.

زبان دیگر

[ویرایش]
  • آذری

آوایش

[ویرایش]
  • /قَش/اَنگ/

صفت

[ویرایش]
  1. گؤزل، زیبا و خوشگل بودن به ویژه صورت زیبا داشتن.

زبان دیگر

[ویرایش]
  • بهاری
  1. غش کننده
    غش اِلی‌یَن
    غش کننده، کسی که بر اثر شنیدن خبر یا بر اثر اتفاقی که بر او حادث می‌شود، غش کند.

برگردان‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین