پرش به محتوا

قفقاز

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • پهلوی
  • 🔴 بررسی واژه « قـفـقـاز » قفقاز عربی شده‌ی واژه‌‌ی ایرانی « کپ‌کوف » است ( ک تبدیل به ق میشود و پ به ف تبدیل میشود و ف ِ آخر به ز ). نام کوه و منطقه‌ای در شمالی‌ترین منطقه ایرانشهر در قفقاز امروزی ؛ این واژه در متون دوره ساسانی بارها بکار رفته و هیچ شکی نیست که قفقاز معرب این واژه ساسانی است. برای نمونه در کتیبه کعبه زرتشت شاپور ساسانی، نام این منطقه آمده است : 𐭊𐭐𐭉 𐭕𐭅𐭓𐭓𐭀‎ این واژه از دو بخش : « قاف، کپ » + « کوه، کوف » ساخته شده است. قاف نام یک کوه اساطیری و معروف در فرهنگ ایران ِ دوره اسلامی است که برگرفته نام کوهی معروف در فرهنگ دوره ساسانی است ؛ در متون زرتشتی همچون بندهش « قاف » بصورت « کاپ، کپ، کپک » آمده که نام کوهی برآمده از « البرز » است. قبلا درباره جایگاه کوه اساطیری البرز یک نوشته کوتاه داشتیم. کوه معروف البرز در « قفقاز » قرار دارد ؛ نظامی گنجوی در بخش گشودن دژ دربند توسط اسکندر میگوید : چو لشگر سوی کوه البرز راند / بهر ناحیت نایبی را نشاند. امروزه کوه Elbrus ( البروز، البروس ) در مرز روسیه و گرجستان، با ۵۶۴۲ متر بزرگترین کوه روسیه و کل اروپا، همان البرز معروف است‌. بنابراین در تاریخ و اساطیر ایرانی، کوه قاف همان البرز یا شاخه‌ای از آن در سرزمین قفقاز است واژه کوه : از پهلوی ساسانی ‎𐭪𐭥𐭯 kōf و از پارسی باستان 𐎣𐎢𐎳 kaufa آمده است. در اوستایی 𐬐𐬀𐬊𐬟𐬀 kaofa و از ریشه پیشا ایرانی káwfš ؛ در سکایی kupi در خوارزمی kwf در پشتو kub در بلوچی kōpak و ... جالب است بدانید نام شهر کوفه در عراق نیز از همین ریشه است. یاقوت حموی در معجم البلدان میگوید : به سبب وجود کوه کوچکی در آن جا که به « کوفان » معروف است، این منطقه را کوفه نامیده‌ اند.

آوایش

[ویرایش]
  • [قف/ قاز]

اسم

[ویرایش]

قفقاز

  1. کشوری تحت همین عنوان در آسیای مقدم، قفقازی، هندواروپایی، سفیدپوست.
    احتمالا کوه مرموز و باستانی کوه قاف در همینجا قرار داشته‌است.

ریشه شناسی ۲

[ویرایش]
  • بهاری

قاپ قاز

  1. از این اصطلاح دو گونه تعبیر می‌شود اما در هر دو گونه تعبیر قاپ به معنی قاپیدن فارسی است.
    بخش دوم اصطلاح را اگر غاز تلقی نماییم پس اینجا مکانی بوده محل ییلاق شلاق غازهای وحشی که به انسان حمله می‌کرند، لذا قاپ‌غاز نامیده شده‌است. ولی اگر قاز تلقی گردد کمی مفهوم آن تغییر خواهد یافت، قاز به معنی درآوردن و لباس یا شلوار است و در کل تعابیر ویژه دارد.

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه