قماش
(قُ) ْ
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
اسم[ویرایش]
- خرده ریز از هر چیزی.
- رخت، کالا، اسباب خانه.
- در فارسی، پارچه، پارچة نخی.
اصطلاح[ویرایش]
- قُماشْ :(ghomash) در گویش گنابادی یعنی سِلْک ، شیوه ، روش ، نسب ، خون ، سِلْخ ، رگ و پی (از هَمّو قماشی = از همان سلک است ، به همان شیوه میرود ، از همان خون و نسب است)
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
برگردانها[ویرایش]
- انگلیسی
- fabric