قهرمان
ظاهر
فارسی
[ویرایش](قَ رَ)
صفت
[ویرایش]- پهلوان، دلاور.
- رییس، سالار.
ریشه یابی
[ویرایش]ریشه ی واژه ی « قَـهرمان » واژه ی « کُهرمان» است . راست این است که قهرمان گونه ی عربی شده ( مُعَرَّب ) واژه ی « کُهرمان» است . کهرمان یا قهرمان پیوندی از « کهر » یا « کار » + « مَن » یا « مان » است . پس قهرمان یا همان کهرمان به معنی « مرد کار » است . منظور از مرد آدمی است . انسانی که کارکُن و کارآمد است . کار او بی مانند است . « مَن » در واژه های دیگری مانند : دُش+ مَن / به + من / هو+ من نیز یافت می شود . در عربی قهرمان را « بَطَل » می نامند . « بَطَل » یعنی : « بَطَلَ دَمَ الحَریف. » یعنی : « خونِ حریف را باطل ساخت. » در انگلیسی واژه ی hero بهکار می رود . این واژه یادآور فریادی است که ناخودآگاه آدمی از درون برمی آوَرد. پس hero همان صدایی است که برای آفرین گویی بر زبان می آید . واژه ی « هورا » بدین واژه همانندی دارد .
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]
|
- ایتالیایی
اسم
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- انگلیسی
- world beater