پرش به محتوا

champion

از ویکی‌واژه

انگلیسی

[ویرایش]

آوایش

[ویرایش]
  • noicon(پرونده)
    خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.
  • noicon(پرونده)
    خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.

اسم

[ویرایش]

خطای لوآ در پودمان:languages در خط 258: attempt to call method 'fixDiscouragedSequences' (a nil value).

  1. قهرمان
    • There was complete chaos when the world champions arrived at the airport
  2. پهلوان

فعل

[ویرایش]

خطای لوآ در پودمان:languages در خط 258: attempt to call method 'fixDiscouragedSequences' (a nil value).

  1. پشتیبانی کردن
  2. مبارزه کردن
  3. قهرمانی کردن، مانند یک قهرمان رفتار کردن