لر
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتار
[ویرایش]ریشه شناسی
[ویرایش]- نیاهندوایرانی
آوایش
[ویرایش]- [لَر]
اسم
[ویرایش]لَر
- جویآب، آب کند.
- زیر بغل.
- لاغر، ضعیف.
- مراد، مطلب.
صفت
[ویرایش]- ساده دل، سلیم.
ریشه شناسی۲
[ویرایش]- آذری
- به معنی کوه، زبانشناسان حدس میزنند به زبان لولویی تعلق داشته باشد. اما احتمال نیز میهند به زبان کوتی یا زبان مهرانی مربوط باشد.
- در زبان آذری پسوند جمع لَر است مانند باغلر به معنی باغها یا داغلر به معنی کوهها.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- تاریخ ماد: ISBN 964-445-106-6