محو

از ویکی‌واژه

(مَ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

مصدر متعدی[ویرایش]

  1. ستردن، زایل کردن.
  2. نابود کردن.
  3. پاک کردن نوشته.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
pallid