پرش به محتوا

مختار

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]

آوایش

[ویرایش]
  • /مُخ/تار/

صفت

[ویرایش]

مختار

  1. آنکه در انجام دادن یا انجام ندادن کاری آزاد است. کسی که دارای ازادی واختیار عمل است. اختیاردار، بااختیار.
  2. (فلسفه): ویژگی فاعلی که فعلش به اختیار خودش باشد.
  3. (قدیم): انتخاب شده، برگزیده شدن و به. گزیده. ممتاز.
  4. مُخْتاْر: در گویش گنابادی یعنی کسی که کنترل مخ و عقلش را دارد ، آزاد ، صاحب اختیار ، آزاد در انتخاب



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین