مصدری

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • عربی

آوایش[ویرایش]

  • /مَصْدری/

صفت نسبی[ویرایش]

مصدری

  1. مربوط به مصدر. یای مصدری.

حاصل مصدر[ویرایش]

مصدری

  1. مصدر بودن، گماشته.
    مصدر به خانه فرستادن و به کار کلفتی و رخت‌شویی ... وادار ساختن و دیگر اسرار مگو از مسائل مصدری در خانه فرمانده بود.‌«شهری»

برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ بزرگ سخن