پرش به محتوا

مقهور

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /مَقهور/

اسم

[ویرایش]

مقهور

  1. شکست خورده، غلبه شده.

کهن‌واژه

[ویرایش]
  1. مقهور ممکن است در زبان معیار باستان به صورت مُغ - هور قابل تجزیه باشد و مفهومی مانند فرد یا شخصی در کسوت یا لباس مغان اما از نژاد هوریان بوده است.



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس