منشور
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
- پهلوی
آوایش[ویرایش]
- [من/ شور]
اسم[ویرایش]
منشور
ریشهشناسی۲[ویرایش]
- عربی
اسم[ویرایش]
- فرمان، فرمان پادشاهی.
- شکلی هندسی که قاعدههایش یک چند ضلعی و وجوه جانبیش متوازی الاضلاع باشد.
- جسمی از جنس بلور به شکل منشور که نور پس از عبور از آن تجزیه میشود.
- (اِ مف.): نشر شده، گسترده شده.
- برانگیخته شده، مبعوث.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
- شاهنامه. ISBN 964-5566-35-5