من من
ظاهر
فارسی
[ویرایش](مِ مِ)
مِنْ مِنْ :(menmen) در گویش گنابادی یعنی با لکنت ، با گرفتگی سخن گفتن ، تامل در هنگام سخن راندن
اسم مرکب
[ویرایش](عا.)
- سخن جویده جویده، تأنی و درنگ بسیار در سخن گفتن، تَمجْمُ
جمع
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین