مهار
ظاهر

فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /مَهار/
اسم
[ویرایش]مهار
- افسار، چوبی که در بینی شتر کنند و ریسمان بر آن بندند.
- قسمتی که در هواپیما بالها را به هم وصل میکند.
- چین جلدی موجود در سطح تحتانی آلت مرد در خط وسط و در مجاورت شیار حشفهای قلفهای که در حقیقت دیوارهای است که شیار حشفهای قلفهای را به دو قسمت چپ و راست تقسیم میکند.
- نام هر یک از دو چین مخاطی واقع در خط وسط قسمت دهلیزی دهان و عضلات لبها (بین قوسهای فکی و عضلات لبها)، مهار لبی.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین