پرش به محتوا

موهن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /مُوهِن/

اسم

[ویرایش]

موهن

  1. خوارکننده، ضعیف کننده. توهین‌آمیز. بی‌ادبانه.
    با این جملات موهن زن ... با عصبانیت و بی‌ارادگی کامل صدا در کوچه بلند کرد. «جعفرشهری»

کهن‌واژه

[ویرایش]
  1. موهن ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش مو - هِن قابل تجزیه باشد؛ که معنی باستانی آن می‌تواند درویش یا سائلی از ناحیه یا کشوری بنام هن باشد که با هند متفاوت است. کاهن.

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس