پرش به محتوا

میدان

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • پهلوی

آوایش

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]

میدان

  1. محوطه‌ای معمولا به شکل دایره که محل برخورد چند خیابان است؛ فلکه.
    میدان ممکن است در زبان معیار باستان به دو قسمت مَی - دان قابل تجزیه باشد و حاکی از تاکستان یا باغات انگور گسترده بوده است.
  2. پهنه، عرصه، زمین یا محوطه بازی و مسابقه.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن
  • فرهنگ لغت معین