میگ
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /مَیگ/
اسم
[ویرایش]میگ
- (دشتی): ملخ.
مثال
[ویرایش]- ملخ را گويند و به عربی جراد خوانند. (برهان)
- به معنی ملخ گفتهاند. (از آنندراج)
- ملخ . جراد. (يادداشت مولف )
- ملخ را گويند. (فرهنگ جهانگيری)
- ملخ صحرایی که در جنوب ايران با آب نمک جوشانند و خورند.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین